menusearch
ireconews.com

امپراتوری انرژی پاک

جستجو
شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ | ۱۷:۰۴:۱۸
۱۴۰۴/۸/۱۷ شنبه
(0)
(0)
امپراتوری انرژی پاک
امپراتوری انرژی پاک

در کمتر از یک دهه، چین به قلب تپنده انقلاب انرژی پاک جهان تبدیل شده است؛ انقلابی چنان گسترده که ابعادش درک‌ناپذیر به نظر می‌رسد. این کشور تا پایان سال گذشته میلادی نزدیک به ۸۸۷ گیگاوات ظرفیت خورشیدی نصب کرده که تقریبا دو برابر مجموع اروپا و آمریکا است. در سال۲۰۲۴، صنایع چینی برای ساخت توربین‌های بادی و پنل‌های خورشیدی ۲۲‌میلیون تن فولاد مصرف کردند؛ رقمی که اگر در قالب سازه‌ای عمرانی بیان شود، معادل ساخت پل گلدن‌گیت در هر روز کاری سال خواهد بود.


امپراتوری انرژی پاک
تنها تولید برق حاصل از انرژی‌های تجدیدپذیر چین در همان سال به ۱۸۲۶ تراوات‌ساعت رسید؛ پنج برابر انرژی موجود در کل زرادخانه هسته‌ای این کشور. این ارقام نه‌ فقط از رشد فناوری، بلکه از تولد نوع تازه‌ای از ابرقدرت خبر می‌دهند؛ ابرقدرتی که سلاحش نه موشک، بلکه برق خورشید است. در دوران جنگ سرد، قدرت جهانی در ترکیب وسعت جغرافیایی و زرادخانه هسته‌ای تعریف می‌شد. امروز اما ترکیب ظرفیت صنعتی عظیم چین با عطش بی‌پایانش برای انرژی ارزان و داخلی، آن را به قدرتی تازه بدل کرده است که در مقیاس سیاره‌ای برق پاک تولید و صادر می‌کند. نتیجه این تحول، بازتعریف ساختار بازار انرژی، روابط ژئوپلیتیک و حتی مسیر جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی است. مهم‌ترین مانع برای کشورهای دیگر در مسیر کاهش انتشار کربن، ناتوانی در تامین فناوری و منابع مالی لازم است و این همان شکافی است که چین با قدرت پر کرده است.

پکن اکنون قادر است در یک سال، نزدیک به یک تراوات ظرفیت تجدیدپذیر جدید ایجاد کند؛ معادل انرژی بیش از سیصد نیروگاه بزرگ هسته‌ای. تقاضای داخلی گسترده چین –که نزدیک به یک‌سوم برق جهان را مصرف می‌کند– موتور محرک این صنعت است. هرچه تولید بهینه‌تر می‌شود، هزینه‌ها کاهش می‌یابد و سرمایه‌گذاری‌های تازه‌ای انجام می‌شود؛ چرخه‌ای خودتقویت‌کننده که در ابتدا با یارانه دولتی آغاز شد اما امروز بدون آن هم ادامه دارد. دولت چین بخش بزرگی از یارانه‌ها را حذف کرده، زیرا صنعت انرژی پاک به مرحله خودکفایی رسیده است. این ظرفیت عظیم باعث شده است چین از بیشتر تعهدات خود در چارچوب توافق پاریس فراتر رود. در آستانه نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل در برزیل، پکن وعده داده ظرفیت انرژی‌های پاک خود را دو برابر و تا سال۲۰۳۵ کاهش قابل‌اندازه‌گیری در انتشار گازهای گلخانه‌ای ایجاد کند؛ اهدافی که تحلیلگران می‌گویند احتمالا زودتر و فراتر از برنامه تحقق خواهند یافت.

با این حال، اهمیت واقعی تحولات چین تنها در مقیاس داخلی آن نیست، بلکه در نحوه صدور این انقلاب به جهان نهفته است. در شرایطی که آمریکا تحت دولت فعلی سیاست‌های ضدتجدیدپذیر در پیش گرفته و اروپا با بحران هزینه‌های انرژی و مخالفت رای‌دهندگان با سیاست‌های سبز مواجه است، چین به پرچم‌دار فناوری سبز در کشورهای در حال توسعه بدل شده است؛ همان جایی که سرنوشت نهایی نبرد اقلیمی در آن رقم می‌خورد.

درآمد حاصل از صادرات فناوری‌های سبز چین اکنون از کل درآمد صادرات سوخت‌های فسیلی آمریکا فراتر رفته است. دلیل این برتری روشن است: انرژی‌های تجدیدپذیر ارزان‌تر شده‌اند. تنها کافی است نگاهی به پشت‌بام‌های شهرهای پاکستان بیندازیم تا تسلط پنل‌های خورشیدی ساخت چین را ببینیم. هرچه کشورهای بیشتری از فناوری‌های چینی استفاده کنند، ریسک اقلیمی خود چین نیز کاهش می‌یابد. از این منظر، انگیزه پکن برای توسعه انرژی پاک دیگر فقط زیست‌محیطی نیست، بلکه در خدمت منافع اقتصادی و امنیت ملی نیز هست.

 

نظم تازه
برای دهه‌ها، فرض بر این بود که منافع اقتصادی کشورها با منافع اقلیمی آنها در تضاد است و هر کشوری ترجیح می‌دهد دیگران هزینه کاهش انتشار را بپردازند. اما چین با پیوند دادن رشد صنعتی به انرژی پاک، این معادله را معکوس کرده است.

امروز بزرگ‌ترین کارخانه جهان در نقطه‌ای قرار دارد که منافع اقتصادی‌اش با منافع اقلیمی کره زمین همراستا شده است. همین هم‌پوشانی، نظم تازه‌ای در اقتصاد جهانی شکل می‌دهد؛ نظمی که در آن برق خورشیدی به‌جای نفت، محور رقابت قدرت‌هاست. با این حال، تصویر قدرت سبز چین بدون سایه نیست. پکن هنوز در کاهش وابستگی به زغال‌سنگ کند عمل می‌کند. مادامی که ساختار شبکه برق و بازار انرژی خود را اصلاح نکند و قیمت واقعی کربن را وارد اقتصاد نکند، انرژی‌های تجدیدپذیر صرفا مکملی برای سامانه زغال‌سنگ‌محور باقی خواهند ماند.

علاوه بر این، رفتار سیاسی چین در سطح بین‌المللی نگرانی‌هایی ایجاد کرده است. وابستگی جهانی به کشوری تک‌حزبی و تحت رهبری متمرکز شی‌جین‌پینگ، در کنار انحصار پکن در عرضه عناصر نادر خاکی و مواد معدنی حیاتی، باعث شده برخی کشورها از تکرار «وابستگی سبز» بیم داشته باشند. وابستگی به انرژی‌های تجدیدپذیر با وابستگی به نفت تفاوت دارد؛ پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی، برخلاف منابع فسیلی، پس از نصب دیگر متکی به تصمیم سیاسی تولیدکننده نیستند. کسی نمی‌تواند «شیر خورشید» را ببندد، همان‌طور که نمی‌توان سلول‌های خورشیدی را مانند تراشه‌های نیمه‌هادی تحریم یا غیرفعال کرد. دستاورد بالقوه این انقلاب بسیار فراتر از سیاست و اقتصاد است.

گرچه هدف پاریس برای محدود کردن افزایش دمای زمین به ۱.۵درجه سانتی‌گراد دیگر دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد؛ اما گسترش برق خورشیدی و بادی همچنان بهترین امید بشر برای مهار گرمایش بیشتر زمین است. افزون بر آن، حتی اگر بحران اقلیمی در اولویت نباشد، فراوانی انرژی پاک و ارزان می‌تواند کیفیت زندگی‌میلیاردها نفر در کشورهای در حال توسعه را به‌طور چشم‌گیری بهبود بخشد. در جهانی که به انرژی ارزان برای رشد نیاز دارد، چین اکنون همان چیزی را عرضه می‌کند که تمدن صنعتی در آستانه قرن بیست‌ویکم به آن نیازمند است: نیرویی بی‌پایان از جنس نور.

سایت ساز و فروشگاه ساز یوتاب