menusearch
ireconews.com

یارگیری آمریکا در اقیانوس هند

جستجو
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ | ۸:۲۵:۷
۱۴۰۳/۷/۱۴ شنبه
(0)
(0)
یارگیری آمریکا در اقیانوس هند
یارگیری آمریکا در اقیانوس هند

ناظران می‌گویند در عصر جدید رقابت اصلی میان آمریکا و چین جریان دارد؛ از این منظر دو بازیگر در تلاش هستند تا در پهنه اقیانوس‌های آرام و هند یارگیری کنند. ایالات متحده در این جبهه پیشرو است و تلاش دارد تا با تعریف ائتلاف‌ها، متحدانش را هم صدا کرده و بدین طریق چین را در موضع ضعف قرار دهد.

ایالات متحده در اقیانوس آرام و هند برای غلبه بر چین در یک رقابت اقتصادی یا درگیری نظامی فاسد به استراتژی‌های قدرتمندی نیاز دارد. اقیانوس هند، به عنوان پل بین اقیانوس آرام و دریای مدیترانه، کشوری با بزرگ‌ترین جمعیت یعنی هند، بازیگرانی با سریع‌ترین رشد اقتصادی در آفریقا و همچنین کشورهای غنی از انرژی واقع در غرب آسیا در خود جای داده است. هند، اقتصاد بزرگی است که سریع‌ترین رشد را دارد. از همین رو دو گزاره تجارت و بازرگانی روابط هند و مدیترانه‌ای که از نظر تاریخی با اهمیت است را تقویت می‌کند.


یارکشی رقبا در اقیانوس هند
به نوشته نشنال اینترست، بیش از 60 درصد ترانزیت تجارت دریایی جهان از طریق اقیانوس هند انجام می‌شود که یک سوم محموله‌های کانتینری و دو سوم محموله‌های نفتی جهان را شامل می‌شود. روزانه بیش از 50 میلیون بشکه نفت از تنگه مالاکا، هرمز و باب‌المندب عبور می‌کند. تجارت چین از طریق اقیانوس هند به آسیای جنوبی، خاورمیانه، اروپا و آفریقا انجام می‌شود که شامل 80 درصد نفت وارداتی است که بیش از نیمی از کل مصرف داخلی این بازیگر را تشکیل می‌دهد. در همین قاب یک رقابت طولانی بین ایالات متحده و چین، آسیب پذیری‌های چین را در خطوط عرضه در سراسر اقیانوس هند آشکار می‌کند. از منظر واشنگتن داشتن اهرمی برای تحت فشار قرار دادن چین در این جغرافیا، استراتژی قابل تاملی است. ایالات متحده در اقیانوس آرام و اقیانوس هند مزایای خاصی ندارد. برای اکثر آمریکایی‌ها، این پهنه‌ها فقط پهنه‌های آبی دوردست هستند. در نتیجه به باور ناظران ایالات متحده می‌بایست یک استراتژی غیرسنتی را دنبال کند که بر ایجاد ائتلاف آمریکایی، تقسیم کار و ادغام توانایی‌های شرکا تاکید دارد. این گروه می‌گویند هدف روشن واشنگتن در اقیانوس هند این است که - در هماهنگی نزدیک با متحدان - از مزایای عملیاتی در این نمایش قدرت با چین از خود دفاع کرده و شرایط را برای رقیب سخت کند. اجرای چنین تاکتیکی مستلزم توسل به استراتژی دو وجهی است که اولاً نیروهای تاکتیکی و خواهد داد.
برای داشتن مزیت عملیاتی در سراسر اقیانوس هند، ایالات متحده نیاز به حضور در سراسر تنگه مالاکا، خلیج بنگال، دریای عرب و تنگه‌های ماداگاسکار، باب المندب و هرمز دارد. علاوه بر پایگاه‌هایی در جیبوتی، قطر، بحرین، و دیگو گارسیا و پشتیبانی تعمیر و نگهداری و لجستیک در داروین، سنگاپور، پرث و اطراف چنای، ایالات متحده ممکن است به دنبال ترتیبات مناسب در جزایر آندامان هند، جزایر کوکوس استرالیا و سایر جزایر نزدیک باشد. سواحل موزامبیک و ماداگاسکار تحت کنترل فرانسه چندین جزیره استراتژیک را در کانال موزامبیک، اطراف ماداگاسکار و در جنوب اقیانوس هند اداره می‌کنند. شواهد نشان می‌دهد که نیروی دریایی ایالات متحده همیشه اقیانوس‌های اطلس و آرام را بر اقیانوس هند در اولویت قرار می‌دهد. در اقیانوس هند، ایالات متحده باید بر توانایی‌های متحدانش تکیه کند. در نتیجه این کشور می‌تواند با بازیگران کلیدی که دارای منافع ملی مشترک هستند، مشارکتی استراتژیک داشته باشد. ستون اساسی چنین مشارکت‌هایی ایجاد قابلیت‌های نیروی دریایی و گارد ساحلی و در عین حال تلاش برای همکاری‌های اطلاعاتی و عملیاتی است. هند، با توجه به جغرافیا، جاه طلبی و قدرت نظامی پیش بینی شده خود، نقش بزرگی در استراتژی ایالات متحده در اقیانوس هند ایفا خواهد کرد. در همین راستا ایالات متحده ممکن است برای افزایش قابلیت‌های هند به اهرم‌هایی متوسل شود تا این کشور به شریک استراتژیک آمریکا در منطقه تبدیل شود.

 

بازی تازه هند و اعراب
ایالات متحده قادر است تعاملات با هند را تسهیل کرده و توانایی نیروی دریایی هند برای ارسال نیرو در سراسر اقیانوس هند و تولید دفاعی این کشور را افزایش دهد. از منظری دیگر ایالات متحده قادر است به توسعه برنامه ریزی و قابلیت‌های عملیاتی نیروی مشترک هند در سراسر اقیانوس هند یاری کند. در نهایت مشارکت‌های گسترده با شرکای هند-اقیانوس آرام و اروپایی برای تقویت زیرساخت‌های کشتی‌سازی هند و افزایش تولید غیرنظامی و نظامی آن، با تأکید ویژه بر شناورهای بدون سرنشین را تقویت نماید. افزایش قابلیت عملیات مشترک نقشی برجسته در حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی در سراسر اقیانوس هند ایفا خواهد کرد. در چنین شرایطی هند می‌تواند به عنوان یکی از اعضای اکوس شناخته شود.
متحدان فراآتلانتیک ایالات متحده و اعضای بنیانگذار ناتو - بریتانیا و فرانسه چندین جزیره استراتژیک در مرکز و جنوب اقیانوس هند را اداره می‌کنند. ایالات متحده یک توافق طولانی مدت با بریتانیا برای استفاده از دیگو گارسیا دارد. ممکن است توافقات مشابهی با فرانسه و بریتانیا برای جزایر دیگر در صورت لزوم منعقد شود. اتحاد آمریکا و استرالیا نیز به عنوان سنگ بنای امنیتی برای اقیانوس آرام جنوبی و اقیانوس هند جنوبی، در این قاب قابل تامل است.
علاوه بر این، کنیا، موزامبیک، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اندونزی امکانات خوبی را برای همکاری بیشتر ذیل استراتژی یکپارچه اقیانوس هند ایالات متحده ارائه می‌دهند. کنیا، اخیراً "متحد اصلی غیر ناتو" و شریک دیرینه در مبارزه با داعش و الشباب، بزرگترین بندر آفریقای میانه - مومباسا - را در خود جای داده است. مشارکت امنیتی قوی‌تر با کنیا، این کشور را به بازیگری مهم در استراتژی اقیانوس هند تبدیل می‌کند. موزامبیک دارای طولانی‌ترین خط ساحلی آفریقا در اقیانوس هند، با بندرهای طبیعی عمیق و جزایر ساحلی حساس است.
این کشور مشتاق است تا توانایی‌های نیروی دریایی و گارد ساحلی خود را برای اعمال حاکمیت دریایی‌اش توسعه دهد. پیشرفت در مشارکت دفاعی و امنیتی با تانزانیا که بین کنیا و موزامبیک قرار دارد، منافع آمریکا را در طول سواحل آفریقایی اقیانوس هند بیشتر تثبیت خواهد کرد. هم عربستان سعودی و هم امارات خواهان تبدیل شدن به بازیگران اصلی دریایی در غرب اقیانوس هند هستند. هر دو از شراکت عمیق دیپلماتیک و دفاعی با ایالات متحده برخوردارند و می‌خواهند به گذرگاه‌های اقتصادی تبدیل شوند که به همگرایی اقتصادی تازه‌یافته هند-خاورمیانه-اروپا کمک می‌کند. آنها با هدف تبدیل شدن به کارخانه کشتی سازی منطقه‌ای برای کشورهای ساحلی اقیانوس هند، سرمایه گذاری هنگفتی را در بنادر، کارخانه‌های کشتی سازی و قابلیت‌های دریایی خود انجام می‌دهند. امارات قبلاً کشتی‌های نیروی دریایی خود را به آنگولا، بحرین و اندونزی فروخته است. پیش‌بینی می‌شود بازار ساخت و نگهداری، تعمیر و عملیات کشتی‌سازی عربستان سعودی در این دهه بیش از 20 درصد رشد کند. عربستان سعودی به طور فزاینده‌ای نقش رهبری را در ائتلاف‌های بین‌المللی برای امنیت دریایی در منطقه خلیج فارس از جمله دریای سرخ ایفا می‌کند. ریاض همچنین با لاکهید مارتین و Fincantieri برای ساخت کشتی‌های رزمی سطحی همکاری کرده است. مجمع الجزایر اندونزی که دارای سومین خط ساحلی بزرگ جهان است، جزء اجتناب ناپذیر استراتژی جامع اقیانوس هند ایالات متحده است. همکاری دریایی مدت‌هاست که ستون اصلی روابط ایالات متحده و اندونزی بوده است. تمرکز مجدد بر ارتقای قابلیت‌های دفاعی اندونزی توسط دولت فعلی، مشارکت دوجانبه را تقویت خواهد کرد.
چین با تکیه بر طرح کمربند و جاده خود، استراتژی زیرساختی را در سراسر اقیانوس هند دنبال کرده و بنادر را برای تحقق خواسته های نظامی خود در طول مسیر پشتیبانی می‌کند. در پاسخ، ایالات متحده باید رهبری هند و اقیانوسیه آکوس (شامل هند، استرالیا و ژاپن)، گروه آی تو یو تو (شامل هند، اسرائیل و امارات متحده عربی) و امضاکنندگان توافق کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) را بر عهده بگیرد. تلاش های آمریکا برای غلبه بر جمهوری خلق چین بدون ارائه استراتژی مشخص در باب اقیانوس هند ناقص است. یک استراتژی جامع و تعدیل شده در این زمینه نه تنها امنیت ملی ایالات متحده را تقویت می‌کند، بلکه زمینه ساز اتحادها و مشارکت های حیاتی در سراسر منطقه هند و اقیانوس آرام خواهد شد.