در سالهای اخیر، پالایشگاههای مستقل چین، معروفبه «Teapots»، بخش عمدهای از نفت صادراتی ایران را خریداری کردهاند. این پالایشگاهها با استفاده از تخفیف و سازوکارهای خاص خود، یکی از عوامل مهم در حفظ صادرات نفت ایران بهشمار میروند، اما گزارشهای اخیر حاکی از آن است که تیپاتها در حال کاهش وابستگی به نفت ایران بوده و بهطور فزایندهای به منابع جایگزین در خاورمیانه و آفریقا رویآوردهاند. در این نوشته، دلایل احتمالی این تغییرات و صحت ادعاهای مطرحشده را بررسی خواهیم کرد. شواهد حاکی از کاهش واردات نفت از ایران توسط چین در ماههای اخیر است. بنا بر دادههای منتشرشده توسط شرکت کپلر و گزارشهایی از منابع معتبری نظیر Energy Aspects و بلومبرگ، صادرات نفت ایران به چین در نوامبر ۲۰۲۴ بیش از ۱۰درصد نسبت به ماه قبل کاهشیافتهاست. این کاهش ناشی از چند عامل کلیدی است که عمدتا به مسائل لجستیکی، اقتصادی و محدودیتهای ناشی از تحریمهای آمریکا مربوط میشود.
تحریمهای گستردهتر ایالاتمتحده علیه ناوگان حملونقل نفت ایران، باعث کاهش ظرفیت انتقال این نفت به چین شدهاست. از سوی دیگر، افزایش قیمت نفت ایران که ناشی از کاهش عرضه و محدودیتهای دسترسی است، جذابیت آن را برای پالایشگاههای مستقل چینی کاهش دادهاست. در همین حال، دسترسی به نفتخام آفریقایی، مانند نفت نیجریه و آنگولا، با تخفیفهای رقابتی و شرایط معاملاتی شفافتر، توجه این پالایشگاهها را به خود جلب کردهاست. این تغییر رویکرد نشاندهنده تمایل روزافزون پالایشگاههای کوچک چینی بهجایگزینهایی است که کمتر تحتتاثیر ریسکهای ژئوپلیتیک و تحریمی قرار دارند.
آیا نفت ایران هنوز جذاب است؟
با وجود شواهدی مبنیبر کاهش صادرات نفت ایران به چین، همچنان نفت ایران برای پالایشگاههای چینی، بهویژه تیپاتها، جذابیتهای زیادی دارد. یکی از اصلیترین عوامل، تخفیف است که نفت ایران اغلب با قیمتی پایینتر از قیمت بازار جهانی عرضه میشود، موضوعی که مورد قبول مقامات ایرانی نیز بوده ولی هرگز از میزان دقیق آن صحبتی به میان نیامده است. این تخفیفها برای پالایشگاههای کوچک چینی که با حاشیه سود پایین فعالیت میکنند، حیاتی است و کمک میکند تا هزینههای تولید کاهش یابد. علاوهبر این، کیفیت مناسب نفت ایران نیز نقش مهمی ایفا میکند. نفت ایران، بهویژه نفتخام سبک و متوسط، از نظر ترکیب شیمیایی و کیفیت برای برخی پالایشگاهها مناسب است و برای فرآیند پالایش در سیستمهای چینی بهینه است. از سوی دیگر، تطبیقپذیری با سیستم پالایشی چین یکی دیگر از دلایل جذابیت نفت ایران است.پالایشگاههای چین، طی سالها تجربه زیادی در پالایش نفت ایران بهدست آوردهاند و این امر باعث میشود که تغییر منابع برای آنها پیچیدهتر و پرهزینهتر باشد، با اینحال عواملی مانند تحریمهای آمریکا و سیاستهای داخلی چین میتوانند تاثیر زیادی بر تصمیمات پالایشگاههای چینی داشته باشند. اعمال تحریمهای سختتر از سوی دولت ترامپ میتواند فشارهای بیشتری را به پالایشگاهها وارد کند تا از نفت ایران فاصله بگیرند، همچنین چین ممکن است از کاهش واردات نفت از ایران بهعنوان ابزاری برای مذاکره با آمریکا یا حتی برای کنترل ظرفیت پالایشی داخلی خود استفاده کند. با وجود کاهش واردات در برخی ماهها، نقدهایی به این روایت نیز وارد است.
تغییرات موقتی
واردات نفت چین از ایران در ماههای مختلف سال۲۰۲۴ شاهد نوسانات قابلتوجهی بودهاست که میتواند تحتتاثیر عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی قرار گیرد. در ماه ژوئن، صادرات نفت ایران به چین به یکمیلیون و ۳۹۰هزار بشکه در روز رسیدکه نشاندهنده سطح بالای تقاضا و همکاریهای تجاری میان دو کشور بود. این رقم در ژوئیه به یکمیلیون و ۲۴۰هزار بشکه در روز کاهشیافت که احتمالا به دلیل برخی چالشهای لجستیکی یا افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی ناشی از شرایط جهانی بود. در ماه اوت، واردات چین دوباره افزایشیافت و به ۱.۷۵میلیون بشکه در روز رسید که میتواند نشاندهنده بازگشت به شرایط مطلوب اقتصادی و تخفیفهای ویژه نفت ایران باشد، اما در سپتامبر، واردات نفت چین از ایران بهطور چشمگیری کاهشیافت و به ۸۰۰هزار بشکه در روز رسیدکه این تغییر عمده احتمالا به دلیل سختگیریهای بیشتر در تحریمها و افزایش فشارهای آمریکا بر چین برای کاهش وابستگی به نفت ایران بود، با اینحال در ماه اکتبر، واردات نفت ایران دوباره رشد کرد و به یکمیلیون و ۶۰۰هزار بشکه در روز رسید که نشاندهنده کاهش برخی فشارهای سیاسی و اقتصادی است. نهایتا در نوامبر صادرات نفت ایران به چین به یکمیلیون و ۳۰۰هزار بشکه در روز رسیدکه همچنان از اهمیت اقتصادی نفت ایران برای پالایشگاههای چینی حکایت دارد، اما با توجه به فشارهای موجود، این رقم کمتر از سطحهای قبلی است. این روند نوسانی در واردات نفت از ایران از سوی چین بهوضوح نشاندهنده پیچیدگیهای تحریمی، تغییرات بازار جهانی و سیاستهای اقتصادی است که به شکل متغیر بر روابط نفتی این دو کشور تاثیر میگذارند.
حجم بالای واردات نفت چین از ایران
حجم بالای واردات نفت چین از ایران در گذشته و پیشبینیهای غیرقطعی بسیاری از گزارشها نشان میدهد؛ این تغییرات ممکن است موقتی باشد. کاهش واردات نفت چین از ایران در یک ماه خاص الزاما بهمعنای یک تغییر ساختاری در روابط تجاری بین دو کشور نیست و بهطور موقت تحتتاثیر عوامل مختلف، از جمله افزایش قیمتها و فشارهای سیاسی، رخدادهاست. ادعای کاهش وابستگی چین به نفت ایران، اگرچه بر پایه شواهدی نظیر کاهش واردات و تغییرات در الگوهای خرید استوار است، اما نیازمند تحلیل دقیقتر و جامعتر است. نفت ایران همچنان از نظر اقتصادی و عملیاتی برای پالایشگاههای کوچک چینی مزیتهایی دارد. در عین حال، فشارهای سیاسی و تحریمی میتوانند بر رفتار بازار تاثیر بگذارند، اما نمیتوان بهطور قطع نتیجه گرفت که چین بهطور کامل از نفت ایران فاصله خواهد گرفت، اگرچه پالایشگاههای مستقل یا «تیپاتها» سهم بزرگی در واردات نفت تولیدی ایران دارند، نقش آنها گاهی در رسانهها بزرگنمایی میشود. این پالایشگاهها تنها بخشی از سیستم پالایشی عظیم چین را تشکیل میدهند. تغییر در رفتار آنها، اگرچه تاثیرگذار است، اما الزاما بهمعنای قطع کامل خرید نفت ایران توسط چین نیست. پالایشگاههای مستقل چین یا «تیپاتها» به دلیل ویژگیهای خاص نفت ایران همواره تمایل زیادی به خرید نفت از ایران دارند. نفت ایران اغلب با تخفیف نسبت به قیمت جهانی عرضه میشود که برای پالایشگاههای کوچک و متوسط چینی که در حاشیه سود پایین عمل میکنند، یک مزیت بزرگ محسوب میشود، بنابراین هرگونه کاهش در واردات نفت ایران از سوی این پالایشگاهها معمولا به دلایل کوتاهمدت اقتصادی و سیاسی است. بهعنوان مثال، در شرایطی که قیمت نفت ایران افزایش یابد یا عرضه نفت کاهش یابد، پالایشگاهها ممکن است به منابع جایگزین ارزانتر مانند نفتخام آفریقا روی آورند، با اینحال در صورتیکه شرایط بهبود یابد یا تخفیفهای بیشتری از سوی ایران ارائه شود، خرید نفت ایران میتواند از سر گرفته شود، زیرا این تخفیفها همچنان جذابیت نفت ایران را برای پالایشگاههای چینی حفظ میکند.
کاهش وابستگی به منابع خاص
چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفتخام در جهان، بهطور کلی در تلاش است تا وابستگی خود را به منابع خاص کاهش دهد. این سیاستها شامل تقویت ذخایر استراتژیک نفت است که چین در سالهای اخیر از منابع مختلف، از جمله ایران، برای تامین این ذخایر استفاده کردهاست. علاوهبر این، سرمایهگذاری در آفریقا و خاورمیانه بهعنوان بخشی از استراتژی تنوعبخشی منابع انرژی چین درنظر گرفته میشود. واردات نفت از کشورهای آفریقایی مانند نیجریه و آنگولا افزایشیافته که نشاندهنده تلاش چین برای گسترش سبد تامین نفت خود است، هرچند این بدان معنا نیست که چین بهطور کامل از خرید نفت ایران دست برداشتهاست. با توجه به تجربههای گذشته، احتمال بازگشت پالایشگاههای چینی به خرید نفت ایران همچنان وجود دارد. این امر بستگی به چند عامل کلیدی دارد:
سطح تخفیفهای نفت ایران: در صورتیکه نفت ایران با تخفیفهای بیشتری وارد بازار شود، این میتواند باعث بازگشت پالایشگاههای چینی به خرید نفت ایران شود.
سیاستهای دولت چین: چین ممکن است در پاسخ به فشارهای آمریکا و تحریمها، حمایت بیشتری از واردات نفت از ایران ارائه دهد. کاهش تنشهای سیاسی: بهبود روابط سیاسی میان ایران و غرب میتواند شرایط را برای افزایش واردات نفت از ایران تسهیل کند.
در نهایت، شواهد موجود برای کاهش واردات نفت چین از ایران، باید با دقت بررسی شوند، بهویژه گزارشهای گذشته نشاندهنده تغییرات موقتی بودهاند که بهسرعت برطرف شدهاند، همچنین دادههای آماری معمولا بهطور دقیق به حجم واقعی واردات اشاره نمیکنند، چراکه بخشی از نفت ایرانی واردشده به چین از طریق مسیرهای غیررسمی و کشتیهای بدون ردیاب انجام میشود. از طرف دیگر، رسانههای غربی ممکن است اثر تحریمها بر ایران را بیش از حد بزرگنمایی کنند، درحالیکه واقعیتهای اقتصادی و تجاری ممکن است نشاندهنده بازگشت نفت ایران به چین در آیندهای نزدیک باشد. درحالیکه شواهدی از کاهش واردات نفت از ایران توسط تیپاتها وجود دارد، این تغییرات هنوز قطعی و دائمی بهنظر نمیرسند. نفت ایران همچنان برای پالایشگاههای مستقل چین مزایای اقتصادی و عملیاتی دارد. فشارهای سیاسی و تحریمی ممکن است رفتار بازار را بهطور موقت تغییر دهد، اما تجربه نشانداده که این پالایشگاهها به دلیل تخفیفهای جذاب و سازگاری با نفت ایران، احتمالا به این منبع باز خواهند گشت.