شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. شب چله از غروب آفتاب ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) آغاز میشود و تا طلوع آفتاب ۱ دی (نخستین روز زمستان) ادامه مییابد. خانوادههای ایرانی معمولاً در این شب، انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه و انار و خرمالو را مهیا و دور هم میل میکنند. شاهنامهخوانی[۳] و قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای خانواده و همچنین فالگیری با دیوان حافظ نیز رایج است. شب چله در نیمکرهٔ جنوبی برخلاف نیمکرهٔ شمالی کوتاهترین شب سال است. آیین شب چله در ۹ آذر ۱۴۰۱ در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به شکل مشترک بین ایران و افغانستان ثبت شد.
ریشهٔ نام
«یلدا» برگرفته از واژهٔ سریانی ܝܠܕܐ بهمعنای زایش است. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته است.در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده است. در قانون مسعودی نسخهٔ موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است. واژه «شب چله» یا «شب چله کلان» هم که در فرهنگ عامه مردم مترادف با شب یلدا بکار میرود از آن روست که چهل روز اول زمستان را «چله بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» نامیدهاند. و در قدیم گاهشمار باستانی در بین کشاورزان تقسیمبندی چهل داشته است. چلّه، دو موقعیت گاهشمار در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دیماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) است. واژهٔ چلّه برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشاندهندهٔ گذشت یک دورهٔ زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است.
پیشینه
شب یلدا در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. مردم در جغرافیای ایران بهویژه در حوزه تمدن زاگرس رافدین بیش از سه هزار سال پیش با پدیدههای خورشیدی مانند بزرگترین شب- بزرگترین روز - اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی آشنا بودند. و از یک دوره ای این ایام ویژه یا پدیده خورشیدی جنبه تقدس و دینی به خود گرفته است. مردم بهویژه در تمدن زاگرس رافدین در دوره یکجانشینی (شهرنشینی) متوجه شدندکه در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشند.
مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم میدانند. دربارهٔ آن دو روایت عمده رایج است. اول آنکه در این شب مهر، میترا یا آنچنانکه در اوستا و نوشتههای پادشاهان هخامنشی آمده،. او که از ایزدان باستانی هند و ایرانی است ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار میشود.
خوراکیها
در کل، خوراکیهایی چون آجیل، انار، هندوانه، سبزیپلو با ماهی و گاهی آش رشته، به همراه نوشیدن شراب سرخ همگی از رسمهایی هستند که در شب یلدا خانوادههای ایرانی را گرد هم میآورند.
برای جشن گرفتن میلاد مهر، سفرهای پهن میشود که به آن سفرهٔ یلدا یا چله میگویند و با گونههایی از خشکبار، انار دان شده یا هندوانه تزئین میشود. انار و هندوانه از مهمترین پیشنیازهای شب یلدا هستند. همچنین خشکبار مانند برگهٔ هلو و زردآلو و آجیل شب یلدا نیز در ایران هواداران بسیاری دارد.
برای نیاکان ایرانیها که به آئین مهر دلبستگی داشتند، رنگ سرخ (نماد نور خورشید) گرامی بود. رنگ سرخ انار و هندوانه و گزینش سیب سرخ و سنجد در سفرهٔ شب یلدا چه بسا اشاره به همین موضوع داشته است.
شاهنامه خوانی
شاهنامهخوانی از دیگر رسمهایی است که از دیرباز در میان ایرانیان رایج بوده و بخش جداییناپذیر شب یلدا دانسته شده است. در آموزشگاهها نیز به مناسبت شب یلدا مراسم مختلفی برگزار میشود که شاهنامهخوانی، کاردستیسازی، انشانویسی و اجرای سرود از بخشهای اصلی این برنامهها هستند.
فال حافظ
حافظخوانی از سنتهای شب یلدا
مرسوم است که در این شب بزرگ خانواده تفألی به دیوان حافظ میزنند و اهل ذوق و شاعری، سرودههای خود را برای دیگران میخوانند. در مجموع اینها آدابی هستند که از فرهنگ باستانی مهر در میان مردم باقی مانده و هر سال با شب یلدا نو میشوند.
یلدا در اشعار شاعران
سعدی: روز رویش چون برانداخت نقاب از سر زلف گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست
سعدی: باد آسایش، گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
سعدی: هنوز با همه دردم امید درمان است که آخری بود آخر شبان یلدا را
حافظ: صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جو بو که بر آید
اوحدی مراغهای: شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
سنایی: به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
سهراب سپهری:
دختر شبهای سرد ماه دی خو گرفت با شعر تو در ماه دی
حرف دل را از دلت تو پس زدی غم به روی غم، غمی را پس زدی
من به دنیای تو مجذوبم هنوز به دیار قلب تو، حس دارم هنوز
خواجوی کرمانی:
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
خواجو کرمانی: مهره مهر چو از حقه مینا بنمود ماه من طلعت صبح از شب یلدا بنمود
عبید زاکانی: با زلف تو قصه ایست ما را مشکل همچون شب یلدا به درازی مشهور
سلمان ساوجی: شب یلداست هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم، خود این شبهای یلدا را
فیض کاشانی: چه عجب گر دل من روز ندید زلف تو صد شب یلدا دارد
وحشی بافقی: شام هجران تو تشریف به هرجا ببرد در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد
عرفی شیرازی: آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن صد شب یلداست در هر گوشهٔ زندان مرا
فروغی بسطامی: من از روز جزا واقف نبودم شب یلدای هجران آفریدند
امیرخسرو دهلوی: بر رخ تو کآفت جان من است از شب یلدا سپه آوردهای!
اقبال لاهوری: اشک خود بر خویش میریزم چو شمع با شب یلدا درآویزم چو شمع
چشم جان را سرمهاش اعمی کند روز روشن را شب یلدا کند
قاآنی: بر من و یاران شب یلدا گذشت بس که ز زلف تو سخن رفت دوش
پروین اعتصامی: دور است کاروان سحر زینجا شمعی بباید این شب یلدا را
آیینهای متفاوت یلدا در نقاط مختلف ایران
آیینهای رایج چله در آذربایجان (شرقی و غربی)
در آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
آیینهای رایج چله در اردبیل
در اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شبنشینی میکنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و… از جمله خوراکیهایی هستند که در استان اردبیل مرسومند. در شب یلدا برای تازهعروس هندوانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده میشود.
آیینهای رایج چله در اصفهان
شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان: مانند دیگر مناطق ایران، فامیل و بستگان به خانهٔ پدربزرگها یا مادربزرگها میروند و دور هم پای کرسی جمع میشوند. صاحبخانه نیز با آجیل و میوه از مهمانها پذیرایی میکند و آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل میکنند. تازهدامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری (سیبری) است. همچنین نوشیدنی شب یلدا بهطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور هستند. غذای شب چله (یلدا) چنانچه مقدور باشد، پلو ماهی و در غیر این صورت یکی از غذاهای محلی: مانند کوفته، گندی، دلمه، چرب و شیرین یا غیره است.
بردن هدایا و خمچه برای عروس
خمچه (خُنچه) عروس یکی از سنتهای واجب شب چله در تمام خراسان بزرگ است. خمچه به سینی بزرگی گفته میشده است که هدایای عروس و داماد را در آن حمل میکردند و امروزه کادو میگویند. معمولاً اقوام داماد هدایا و پیشکشهایی از جمله لباس و کفش زمستانی و کادوهای دیگر را به خانه پدر عروس میبرند و شام را میهمان آنها هستند. آنها نیز متقابلاً به داماد هدیهای میدهند.
هدیهدادن داماد برای نامزدش نیز یک سنت اجباری بوده است که هنوز هم اجباری است در این شب به داماد این امتیاز بزرگ داده میشده است که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه با او در یک اتاق و دوتایی بخوابد. داماد تا قبل از شب زفاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به خوابیدن با نامزدش بوده است که به آن نامزدبازی میگفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی و حافظ و اشعار محلی در این شب مرسوم است.
یلدای شیرین، پراز پول و سلامتی برای تمام ملت ایران و دوستداران ایران آرزو میکنم