عضو شورای نظام پزشکی کشورمتاسفانه مشکل عمده در تعرفه خدمات پزشکی این است که تعرفه واقعی و قیمت تمامشده از سوی شورای عالی بیمه لحاظ نمیشود و کلیه اقلام ویزیت و خدمات تشخیصی و درمانی با قیمت واقعی تطابق ندارد. هرچند که باید این قیمتها اصلاح و اعمال شود، اما متاسفانه توجهی به این مساله نمیشود. به دلیل درنظرنگرفتن مصارف و منابع و هزینه تمامشده در قانون، نرخهای فعلی برای بخشخصوصی توجیهی ندارند. برای این بخش، باید نرخ واقعی خدمات محاسبه و اعمال شود. در سازمان نظام پزشکی، تلاش ما بر این است که قیمت تمامشده را لحاظ کرده و به عدد مطلوب تعرفه برسیم. در حال حاضر، در تلاشیم تعرفهها را به ضریب کا تبدیل کنیم و امیدواریم این موضوع در شورای عالی بیمه و وزارت بهداشت به تصویب برسد.
متاسفانه تاکنون در این زمینه چندان پیشرفتی نداشتهایم. هر ساله در شورای عالی بیمه، از ۹ نفر، هشت نفر خریدار خدمت هستند و تنها ما بهعنوان فروشنده واقعی خدمت حضور داریم. در این شورا، بدون توجه به تورم و درصد افزایش قیمتها، همیشه تعرفهها اعلام میشود و متاسفانه هنوز به تعرفه واقعی دست نیافتهایم و حتی نزدیک نیز نشدهایم. اکنون ما حداقل ۶۰درصد از قیمت واقعی عقب هستیم و امیدواریم این مشکل نیز، همچون سایر مشاغل، با اعلام تعرفههای واقعی توسط اتحادیهها حل شود. بنابراین از وزارت بهداشت و سازمان برنامه و بودجه انتظار داریم که به واقعیتهای تعرفهای توجه بیشتری داشته باشند و به سمت واقعیکردن تعرفههای خدمات حرکت کنند. بحث تعرفهها، جدا از پزشکان جوان و با سابقه، معیشت و ادامه کار بسیاری از همکاران ما را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده است که در رشتههایی همچون اطفال و قلب، تنها ۵۰درصد ظرفیت پر شده است که این مساله کاملا به سیاستهای نادرست تعرفهگذاری برمیگردد! اکنون، پزشکان جوان ما به دلیل تعرفههای پایین امکان فعالیت در بخشخصوصی را از دست دادهاند و با ادامه این روند، تعداد تعطیلی مطبها برای پزشکان قدیمیتر نیز افزایش خواهد یافت. از این رو از وزارت بهداشت انتظار داریم که در سیاستهای مربوط به کاهش امتیاز پروانه مطب تغییراتی ایجاد شود. با توجه به ورود فارغالتحصیلان جدید، به نظر میرسد زمان حذف یا کاهش معنادار امتیاز پروانه مطب فرا رسیده است.
همچنین انتظار داریم که این مشکل رفع شود و در یک بازار رقابتی، امتیاز حذف شود و برای حفظ پزشکان در مناطق کمبرخوردار، سیاستهای تشویقی مانند تعرفههای ترجیحی و کاهش مالیاتها اجرا شود تا انگیزهای برای ماندگاری در مناطق محروم و حتی شهرهای بزرگ ایجاد شود. ناگفته نماند برخی از پزشکان ما حاضر نیستند در سیستم دولتی به دلیل حقوق پایین استخدام شوند. مواردی هست که بهرغم درخواست سیستم دولتی برای جذب پزشک عمومی بهصورت قرارداد مشخص، پزشکان جوان هیچ رغبتی نشان نمیدهند. به همین دلیل پیشنهاد میکنم در بخش خصوصی، با رفع مشکل امتیاز پروانه مطب و واقعیکردن تعرفهها، و همچنین تجدیدنظر در میزان حقوق و دستمزد، شرایط اشتغال پزشکان تسهیل شود.
به هر روی ما با تغییر دولت و وزارتخانه امیدواریم که شرایط کاری و معیشتی همکاران رزیدنت ما نیز بهبود یابد. اخیرا قولهایی برای افزایش دستمزد و حقوق رزیدنتها داده شده که امیدواریم عملیاتی شود. و در کلام پایانی باید اشاره کنم رزیدنتی باید بهعنوان شغل شناخته شود و وزارت بهداشت باید به این سمت برود که رزیدنتها از مزایای اشتغال، مانند ساعات کاری قانونی، بیمه، و ثبت سوابق کاری بهرهمند شوند تا چهار سال تحصیلشان از لحاظ کاری هدر نرود.