مینا علی اسلام، تسهیلگر کسب و کارهای خرد گردشگری در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری قرار داد نوشت: صنعت به فعالیتی گفته میشود که موجب تولید کالا و یا عرضه خدمات میشود. صنایع شامل مجموعهای از سازمانها و شرکتهایی است که هر کدام نیازهای خاصی از بازار را تأمین میکنند. به گروهی از شرکتها یا سازمانهای تولیدی که کالاها، خدمات یا منابع درآمدی را تولید یا عرضه میکنند صنعت میگویند. در علم اقتصاد، صنایع به طور کلی به عنوان اصلی یا اولیه، ثانویه، سوم و چهارم طبقهبندی میشوند.
حالا صنعت گردشگری چه معنایی دارد: بر اساس تعریف فوق خدمات گردشگری اعم از غذا، حمل نقل، اقامت و ویزیت و ارائه اطلاعات سایتهای گردشگری و برخی خدمات رفاهی و تفریحی جانبی، هر کدام بخشی از نیازهای مشتری که در این صنعت مسافر یا توریست نامیده میشود را تأمین میکنند و به طبع با دایره وسیعتری از تولید و خدمات که در زنجیره پشتیبانی قرار دارند، همچون تولید مواد غذایی، تحقیق و توسعه سیستمهای حمل و نقلی، ساخت و اجرای تجهیزات هتلی، ساخت و راه اندازی مجموعههای رفاهی و تفریحی، آموزش نیروی انسانی متخصص و … در ارتباط تنگاتنگ هستند.
به دیگر سخن، صنعت گردشگری خود تولید کننده و تأمین کننده مستقیم کالا و خدمات نیست و از همین رو در حسابهای مالی بانکی برای آن تعریف مشخصی وجود ندارد. گردشگری که به خارج از کشور سفر میکند خدمات تأمین شده توسط کسبوکار سفر، خدمات حملونقل، اسکان، غذا و نوشیدنی، سوغاتی از هر نوع، خدمات سرگرمی و غیره را خریداری میکند. واضح است که همه این فرآوردهها و خدمات به یک دسته از محصولات و خدمات تعلق دارند و این مؤید این امر است که چرا بخشی به نام گردشگری در حسابهای ملی وجود ندارد. صنعت هتلداری و پذیرایی سخت بتواند به عنوان یک جایگزین در نظر گرفته شود، چون تنها پارهای از بخش کلی گردشگری است. از سوی دیگر، بسیاری از شرکتها در صنعت پذیرایی با گردشگران ارتباطی ندارند یا ارتباطاتشان اندک است.
مشکل دقیقاً از همینجا شروع میشود؛ زمانی که برای تعریف یک شغل از مجموعه وسیع حوزه گردشگری، نیاز به مجوز رسمی دارید یا باید پروفایلی در سامانه مجوزهای رسمی دولت با عنوانی از شاخههای زیر مجموعه گردشگری باز کنید، یا زمانی که قصد دریافت تسهیلات را دارید و به بانک مراجعه میکنید از شما اسنادی مشابه بخش صنعت برای ارائه تسهیلات میخواهند، یا وقتی در صندوقهای نوآوری، آپشنی برای گردشگری به منظور بهره مندی از رویههای تسهیل کننده وجود ندارد، یا اگر میخواهید شرکت خلاق یا دانش بنیان ثبت کنید با علامت سوال مراجع مواجه میشوید که گردشگری مگر شغل است و چه مشخصاتی از صنعت دارد و.... همه و همه نشانه عنوان تراشی بدون پشتوانههای فکری و عملیاتی و تنظیم رویههای قانونی و اجرایی برای یک حوزه و در این مورد خاص، دامنه گسترده دانش و حیطههای خدماتی گردشگری است.
از ابتداییترین مفهوم اقتصاد یعنی عرضه و تقاضا اگر برای تعریف دامنه گردشگری به عنوان صنعت بهره بگیریم؛ گردشگری در بردارنده آن بخش از اقتصاد است که یک کارکرد متعارف تأمین نیازهای گردشگر را دارد. این ما را قادر میسازد تا بین عرضه و تقاضا رابطه برقرار کرده و تأثیر گردشگری بر اقتصاد را تحلیل کنیم. از همین نقطه میتوانیم در پیوند مشهود خدمات قابل ارائه به توریست با زنجیرههای تولید و عرضه چرخههای متنوعی از خدمات -حد فاصل تولید تا ارائه خدمت- گردشگری را به نوعی صنعت بنامیم که چرخه تولید و خدمت و درآمدزایی را در بر دارد و سهم مستقیم در فاکتورهای اقتصادی چون درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد و در صورت رونق، معیارهای توسعه، دارد.
با این وجود در ایران مشاغل گردشگری و صنفهای حمایتگر و سامان دهنده بسیار محدود، ناشناخته و غیر حرفهای هستند. در ایران این مشاغل ذیل عنوان کلی گردشگری شناخته میشود: آژانس مسافرتی، راهنمای تور، تور گردان -که البته یک حرفه مجزا از راهنما دارای شناسه رسمی قابل ارائه به بانک و نهادهای رسمی نیست-مدیر هتل.
همین چارچوب محدود به خوبی گویای وضعیت گردشگری در ایران است. دایره وسیعی از مشاغل فعال و مؤثر در صنعت گردشگری بر طبق آنچه در جهان مرسوم است، در ایران مغفول مانده است. مشاغلی چون: مشاوره تخصصی کسب و کارها و سرمایه گذاریهای گردشگری، برگزار کنندگان تخصصی سمینارها، جشنوارهها، رویدادها و نمایشگاههای گردشگری، کسب و کارهای مبتنی بر گردشگری خلاق و تجربه گرا، سرآشپزهای حرفهای آشنا به سلایق گردشگران کشورهای مختلف، مدیران روابط عمومی تأسیسات گردشگری با دانش تخصصی و مسلط به زبانهای زنده دنیا، کافه داران آشنا با خصوصیات توریستها، مشاوران تخصصی تجهیزات اقامتی، رانندگان توریستی که آشنا به فرهنگ و زبان توریستها هستند، طراحان و مجریان خدمات تفریحی در مراکز رفاهی و اقامتی و بسیاری دیگر.
اما چرا باید در ایران به صنعت گردشگری بها داده و از این نا به سامانیها رهایش کنیم؟ جواب بسیار در دسترس است: ارتباط تنگاتنگ این صنعت با بیش از هزار زمینه تولیدی، تردیدی باقی نمیگذارد که توسعه و رونق گردشگری مساوی با رونق اقتصادی و برای کشوری با موانع و چالشهای بی همتای اقتصادی چون ایران، کمک به گردشگری برابر با نجات اقتصادی و وابستگی به مواد خام و اولیه است. در همین چارچوب، فساد ناپذیری تولیدات گردشگری، انعطاف بالای خدمات این حوزه البته تاثیرپذیری شدید از تحولات جاری اجتماعی و سیاسی و بین المللی، فرصتهای شغلی باز، همگامی شدید این صنعت با حفظ میراث و فرهنگ و تمدن و صنایع دستی هر کشور، تقویت بخشهای خدماتی، ازرآوری و تقویت ارتباطات جهانی و کاهش تنشهای میان کشورها، عمده خصایص سودآور این صنعت است. در عین حال از حوزه گردشگری دو نوع مالیات قابل حصول است؛ مالیات غیرمستقیم و مالیات مستقیم. مالیات مستقیم به عنوان مالیات خروج، بلیط مکانهای توریستی و آژانسهای مسافرتی و مالیات غیرمستقیم بر کالاها و خدماتی که گردشگران خریداری میکنند. در یک جمله گردشگری بالقوهها را برای دولت بالفعل میکند.
اما ما در ایران موانع را هر روز بزرگتر میکنیم درست زمانی که اقدامی برای رفع حتی بخشی از موانع قبلی نکردهایم؛ اگر صنفهای گردشگری را ساماندهی و غیر سیاسی کنیم، دامنه دانش تخصصی را با همایشها و دورههای رایگان در گردشگری توسعه دهیم، کارهای پژوهشی بروی مشاغل جدید و قابل تعریف و ضرورتهای حرفهای در دایره خدمات گردشگری را حمایت کنیم و با رایزنی دقیق و پیگیرانه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با نهادهای مالی و صندوقهای نوآوری و صنایع قدرتمند تولیدی، فایل صنعت گردشگری گشوده شود، رایزنی برای تعاملات علمی و تخصصی میان فعالین گردشگری در ایران با نمونههای موفق جهانی صورت گیرد و حضور در رویدادهای جهانی برایشان تسهیل شود، دانشگاههای دارای رشته گردشگری هم اندیشی با صنایع دیگر در راستای پیوند صنعت و دانشگاه را جدی انگاشته و زمینه اشتغالزایی بیشتر برای دانش آموختان گردشگری را بررسی و توسعه دهند، شاید بتوانیم اندک امیدی به باز شدن روزنههای خاک خورده و رسیدن به چشم اندازی نسبتاً روشن در دنیای مدرن و توسعه یافته گردشگری جهانی داشته باشیم.