راهیابی مجدد دونالد ترامپ به اتاق بیضیشکل، بازارهای جهانی را در وضعیت پرنوسانی قرار داده است. اگرچه برخی از شرکتهای آمریکایی سود خوبی از این تغییرات بردهاند، با این حال آینده از دید سهامداران سایر نقاط جهان در هالهای از ابهام قرار دارد.
ترامپ و همراهانش با وعده کاهش مالیاتها و تسهیل مقررات وارد میدان شدهاند. مسالهای که مطرح میشود این است که در این فضای جدید، آیا سیاستهای تجاری و تعرفهای ترامپ به نفع کسبوکارهای داخلی تمام میشود یا تهدیدی برای اقتصاد جهانی خواهد بود؟ نگاهی دقیقتر به برندگان و بازندگان این تغییرات نشان میدهد که آینده شرکتهای بزرگ، غولهای فناوری و حتی کسبوکارهای کوچک آمریکایی کماکان به تصمیمات جنجالی ترامپ و تاثیرات احتمالی آنها وابسته است.
الیتهای کسبوکار در کابینه ترامپ
مدیران اجرایی بهطور کلی علاقهمند به حضور یک نفر از میان خود در کاخسفید هستند، اما درباره ترامپ نظرات متفاوت است. برخی مانند ایلان ماسک از او حمایت کرده و امیدوارند با ریاست دوباره ترامپ، سیاستهایی مانند کاهش مالیاتهای شرکتی و کاهش مقررات به نفع کسبوکارها به اجرا درآیند. با این حال دستهای نیز وجود دارند که از بازگشت ترامپ به قدرت نگرانند و او را فردی متهم به رفتارهای خودکامه و دارای گرایشهای ضددموکراسی میدانند. برای کمپانیها پیروزی ترامپ میتواند همراه با مزایای زیادی باشد؛ از جمله کاهش مالیاتهای شرکتی و تسهیل مقررات، بهویژه برای صنایع بزرگ مانند نفت و والاستریت. در مقابل، وعده ترامپ برای افزایش تعرفهها و فشارهای اقتصادی مرتبط با آن ممکن است هزینههای تولید را افزایش دهد و روابط تجاری را پیچیده کند.
مدیران اجرایی معتقدند که اگرچه کمپانیها در دوران بایدن به موفقیتهای مالی بسیاری دست یافتهاند، اما این موفقیتها غالبا نتیجه شرایط اقتصادی جهانی بوده است و نه سیاستهای دولت جو بایدن. این درحالی است که در دوران ترامپ، بسیاری از افراد باتجربه دنیای کسبوکار در تیم او حضور داشتند. این مساله موجب برقراری ارتباط نزدیک تیم ترامپ با دنیای تجارت شده بود. در این لیست اسامی افرادی همچون گری کوهن از کمپانی مالی گلدمنساکس و رکس تیلرسون از شرکت نفت و گاز اکسونموبیل به چشم میخورد. ترامپ در دوره اول خود بهدلیل سیاستهای جنجالی و گاه تند، بسیاری از افراد بااعتبار را از خود دور کرد، اما همچنان افرادی مانند ایلان ماسک و هاوارد لاتنیک از او حمایت میکنند.
موج خوشبینی بازارها پس از ترامپ
بخشی از نبوغ سیاسی دونالد ترامپ در این است که توانسته است طوری رفتار کند که هر یک از طرفدارانش جنبهای از او را پیدا کنند که با باورهای خودشان سازگار است. او در طول کارزار انتخاباتیاش بهاندازهای حرفهای متناقض زده است که هر فردی میتواند بخشهایی را که دوست دارد، انتخاب کند و مابقی را نادیده بگیرد یا با برچسب لاف و گزاف از آنها چشمپوشی کند. سرمایهگذاران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پیروزی رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده، دونالد ترامپ، در ۵نوامبر موجی از رشد را در بازارهای جهانی به راه انداخت. فعالان بازارها که پیش از این جای خالی امید را در معاملات خود احساس میکردند، این حفره را با خوشبینی و انتظارات مثبت حاصل از روی کار آمدن ترامپ پر کردند. سرمایهگذاران امیدوارند سیاستهای ترامپ، مانند کاهش مالیاتها و حذف بوروکراسیهای دستوپاگیر، موجب رشد اقتصاد آمریکا و در نتیجه، بهبود اقتصاد جهانی شود.
معاملات ترامپی
با مروری بر بازارها و داراییهای مختلف طی روزهای اخیر میتوان دریافت سیاستهای ترامپ، بهرغم تناقضاتی که در ظاهر دارند، بهطور گستردهای به نفع بازارهای مختلف و صنایع گوناگون تفسیر شدهاند. تا پایان هفته انتخاباتی، شاخص سهام جهانی نسبت به روز انتخابات ۲.۴درصد افزایش یافت. قیمت سهمها نشان میدهد که سیاستهای ترامپ هم برای خودروهای برقی تسلا و هم برای خودروهای پرمصرف دیترویت سودمند بوده است. از سوی دیگر، هم بازیگران والاستریت و هم رمزارزبازان از این پیروزی منتفع شدهاند. از سوی دیگر بهرغم تشویق ترامپ به حفاری بیشتر که در نهایت موجب کاهش قیمت نفت و لطمه به سود شرکتهای فعال در این زمینه میشود، با این حال حتی سهام شرکتهای نفتی نیز از به روی کار آمدن وی بهره بردند. شگفتآورترین تاثیری که پیروزی ترامپ داشت مربوط به سهام شرکتهای چینی بود، چرا که انتظار میرود این دسته از شرکتها در جنگهای تجاری ترامپ، جزو اولین قربانیان باشند. با وجود این، تا پایان ۷نوامبر، سهام آنها با ۲درصد رشد همراه بود.
سه سناریوی احتمالی پیشرو
جهان پیچیدهتر از آن است که همهچیز حول محور رای مردم آمریکا بچرخد. روز جمعه، چین یک بسته محرک اقتصادی به ارزش ۱.۴تریلیون دلار را معرفی کرد تا چرخهای دومین اقتصاد بزرگ جهان را به حرکت درآورد. روز قبل از آن، دولت آلمان که سومین اقتصاد بزرگ جهان شناخته میشود، سقوط کرد. ژاپن که در مقام چهارمین اقتصاد بزرگ جهان قرار دارد، از زمان انتخابات در ۲۷ اکتبر که در آن هیچ حزبی موفق به کسب اکثریت آرا نشد، در وضعیت بلاتکلیفی بهسر میبرد.
این مسائل موجب میشود پیشبینی اینکه کدام کسبوکارها در چهار سال آینده رشد کرده و کدام یک شکست میخورند، بیش از پیش سخت شود. درحال حاضر سرمایهگذاری در اکثر نقاط دنیا به یک بازی پرریسک تبدیل شده است. با این حال سهسناریو محتملتر از سایرین بهنظر میرسند. نخست اینکه انتظار میرود در مقیاس جهانی، شرکتهای آمریکایی در مقایسه با رقبای غیرآمریکایی خود، وضعیت بهتری داشته باشند. کمپانیهای آمریکایی بزرگتر هستند و رشد سریعتری دارند. علاوه بر این، کاهش مالیات شرکتها که به سودآوری بیشتر آنها منجر شده و تسهیل مقررات که کاهش هزینهها را در پی دارد برگ برنده کمپانیهای آمریکایی به حساب میآیند. از سوی دیگر، شرکتهای آمریکایی از کاهش وابستگی به تجارت جهانی و دسترسی به بازار بزرگ داخلی آمریکا بهره میبرند که آنها را در برابر تعرفهها و موانع تجاری مقاومتر میکند.
ثانیا در مقیاس مرزهای آمریکا، انتظار میرود شرکتهای کوچکتر نسبت به شرکتهای بزرگتر رشد بیشتری را تجربه کنند. سومین سناریوی احتمالی که در روزهای اخیر محبوب سرمایهگذاران تمامی بازارها بوده است، خوشبینی آنها نسبت به چهار سال طلایی پیشروی بازارهای سرمایه است.
شرکتهای کوچک؛ برنده انتخابات
شاخص S&P ۵۰۰ از زمان پیروزی ترامپ نزدیک به ۳.۷درصد رشد کرده است. این درحالی است که سایر شاخصهای مشابه S&P۵۰۰ که در بازار سهام کشورهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرند، نتوانستهاند پا به پای بورس آمریکا حرکت کنند. بورس چین، ژاپن و مکزیک از جمله بازارهایی بودند که در هفته اخیر شاهد رشد آنها بودیم. با این حال نتوانستند خود را به S&P۵۰۰ برسانند. شاخصهای بورس اروپا و هنگکنگ در هفته اخیر در وضعیت مناسبی قرار نداشته و با افت همراه بودند. همچنین هند بدون هیچ تغییری وضعیت خود را حفظ کرد. این درحالی است که شاخص راسل۲۰۰۰ عملکرد خیرهکنندهتری را از خود به ثبت رسانده است. راسل ۲۰۰۰ یکی از شاخصهای مهم بازار سهام آمریکاست که عملکرد ۲هزار شرکت کوچک از نظر ارزش بازار را در خود جای داده است. این شاخص به عنوان یک نماینده کلیدی برای بررسی عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط که در بازار سهام ایالاتمتحده فعالیت میکنند، شناخته میشود. در یکدهه گذشته، همواره این شاخص از شرکتهای بزرگتر عقب مانده بود. جهش ۶.۱درصدی این شاخص پس از پیروزی ترامپ جان تازهای به سهامداران این دسته از شرکتها داد.
استیون دسانکتیس (Steven DeSanctis)، مدیر ارشد Jefferies، معتقد است اکنون زمان آن رسیده است که وضعیت شرکتهای کوچکتر بهبود یابد. این دسته از شرکتها در مقایسه با غولهای تجاری، توانایی کمتری در دور زدن بوروکراسیهای دست و پاگیر دارند. بنابراین درصورتی که ترامپ به وعدههای خود پایبند باشد، میتواند جهش بزرگی را در صورتهای مالی این دسته از شرکتها رقم بزند. همچنین همانطور که پیش از این اشاره شد، سایه ریسک جنگهای تعرفهای بر روی شرکتهای آمریکایی قرار دارد. در صورت وقوع جنگهای تجاری و اعمال تعرفههای متقابل بین کشورها، شرکتهای کوچک تاثیر کمتری از این مساله خواهند پذیرفت، چرا که مواجهه کمتری با تجارت بینالمللی دارند. دو برنده بزرگ پس از انتخابات در میان ۱۵۰۰کمپانی ارزشمند آمریکایی، شرکتهای کوچکی بودند که بر بازار داخلی تمرکز داشته و همواره کابوسی بزرگ برای دموکراتها حساب میشدند. Geo که اداره مراکز بازداشت مهاجران را برعهده دارد و CoreCivic که یک شرکت خصوصی ادارهکننده زندانهاست، طی سهروز توانستند بیش از ۶۶درصد به ارزش خود بیفزایند.
سودهای پنهان و زیانهای آشکار
رقم دقیق سود پیشروی ترامپ و نزدیکانش هنوز مشخص نیست. با این حال آنچه مشخص است ایلان ماسک به لطف افزایش ۲۸درصدی ارزش سهام تسلا از تاریخ ۵نوامبر، نزدیک به ۴۰میلیارد دلار به ثروت خود اضافه کرده است. این رقم بازدهی خوبی نسبت به ۱۰۰میلیون دلاری که وی برای کمک به کمپینهای انتخابی ترامپ هزینه کرده بود به حساب میآید. در حال حاضر، ترامپ و ماسک رابطه نزدیکی دارند، ولی به نظر میرسد ترامپ قصد دارد قوانین انتشار گازهای آلاینده را لغو کند. این قوانین معمولا به خودروسازان فشار میآورد که خودروهای برقی یا کممصرف تولید کنند تا میزان آلایندگی کمتری داشته باشند. برای تسلا، این قوانین مزیتهایی دارد، چون این شرکت میتواند به خودروسازانی که قادر به تولید خودروهای برقی نیستند یا نمیتوانند استانداردهای آلایندگی را رعایت کنند، اعتباراتی بفروشد. این اعتبارها به آنها اجازه میدهند تا همچنان قوانین را رعایت کنند؛ بدون اینکه به تولید خودروهای برقی نیاز داشته باشند. بنابراین، اگر ترامپ این قوانین را لغو کند، تسلا ممکن است دیگر نتواند این اعتبارات را بفروشد، اما در عوض، بهطور کلی ممکن است خودروسازان آزادی بیشتری در تولید خودروهای آلاینده پیدا کنند. این امر میتواند به سود تسلا باشد؛ زیرا رقابت کمتری از طرف خودروسازان دیگر برای تولید خودروهای برقی خواهد بود.
از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، فروش این اعتبارات برای تسلا حدود ۳۵درصد از درآمد نقدی آزاد این شرکت را تشکیل داده است. درنتیجه تغییر این قوانین میتواند تاثیر زیادی، هم بر روی سیاستها و هم بر روی صورتهای مالی تسلا داشته باشد. وضعیت در شرکت Truth Social که متعلق به ترامپ است، متفاوت است. بعد از نوسانات شدید قیمت سهام این شرکت، در نهایت ارزش سهام آن ۶درصد کاهش پیدا کرد. این در حالی است که در روز انتخابات، این شرکت اعلام کرد ۱۹میلیون دلار زیان خالص داشته و تنها یکمیلیون دلار فروش داشته است. این نشان میدهد که با وجود قدرت زیاد ترامپ، واقعیتهای اقتصادی و اصول مالی حاکم بر بازار، کماکان بیشترین اهمیت را دارند.