گاه درقامت یک روانشناس بالینی ظاهر میشوند وباترویج راهکارهاوتوصیههایی دمدستی، فرجام افراد را به مرزهای باریک میکشانند و گاه سراغ تست موادغذایی وخوراکیهای مختلف میروند و ازراه معرفی رستورانها و اغذیهفروشیها کسب درآمد میکنند.
گاه درقامت یک روانشناس بالینی ظاهر میشوند وباترویج راهکارهاوتوصیههایی دمدستی، فرجام افراد را به مرزهای باریک میکشانند و گاه سراغ تست موادغذایی وخوراکیهای مختلف میروند و ازراه معرفی رستورانها و اغذیهفروشیها کسب درآمد میکنند.
حالا هم ازدرمانهای ناباروری از طریق روشهای گیاهی سردرآوردند ودرکنار تبلیغ کرم ولوازمآرایش به توصیه و تجویزهای غیرعلمی میپردازند. بلاگرنماها را میگوییم؛ همانهایی که پایشان به حوزه سلامت، دارو و درمان هم رسیده و حتی قبح سقطجنین را هم از بین بردند و درصفحاتشان افراد بسیاری را به این کار تشویق میکنند. شاید میتوان گفت ذائقه مخاطبین و دنبالکنندگان صفحات مجازی هم به سمتوسویی کشیده شده که برخی از این بلاگرها در حوزههای مختلف مخصوصا سلامت، با جان مردم بازی میکنند. رشد قارچگونه بلاگرها به حدی رسیده که برخی از آنان حاضرند بهخاطر درآمد بالا، حتی داروهایی که بدون تجویز پزشک است را تبلیغ کنند. مداخلاتی که حالا تبدیل به یکی از چالشهای حوزه سلامت برای مردم شده است.از مامانبلاگرها و بیوتیبلاگرها تا مامابلاگرها، هر روز یک چیز را دستمایه جلب لایک و فالوئر بیشتر میکنند. از کودک نوزادشان گرفته تا استفاده از ظاهر خودشان! حالا بگذریم از اینکه بهطورکلی و براساس قوانین موجود، حتی یک پزشک یا داروساز هم حق ندارد دارویی را تبلیغ کند و تبلیغات دارویی کاملا ممنوع است. اما برخی بلاگرها که اصلا معلوم نیست تخصص پزشکی دارند یا نه، بهراحتی هرچهتمامتر در این حوزه ورود پیدا کردند و داروهای گیاهی و شیمیایی را به بهانههای مختلف تبلیغ میکنند. درواقع فضای مجازی به افرادی در حاشیه و معمولی که در واقعیت صدایی ندارند یا صدایشان شنیده نمیشود تریبون میدهد و کسی هم کاری به کارشان ندارد.
بلاگرهای نسخهپیچ!
با توجه به اسناد بالادستی نظیر مواد ۳ و ۱۴ قانون مقررات مربوط به امور پزشکی و دارویی، تبصره ۴ ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، بند (ج) ماده ۷ قانون احکام دائمی توسعهای کشور و قانون منع تبلیغات کالاهای آسیبرسان سلامت و غیرمجاز و مقررات جاری، تبلیغ و فروش اینترنتی دارو و مکملها ممنوع است و برخی کالاهای سلامتمحور نظیر کالاهای آسیبرسان سلامت نیز حسب مورد با ممنوعیت یا محدودیت در تبلیغ و فروش اینترنتی مواجه هستند. اما گویا بلاگرها گوششان به این قوانین بدهکار نیست و ساز خودشان را میزنند و قوانین مختص به خود را دارند.
مامابلاگرهای بیپروا
شاید وجود جلوههای بصری در اینستاگرام، یکی از دلایل اصلی محبوبیت این شبکه اجتماعی است و بلاگرهای همیشهفعال در این عرصه! در بین همه طیفهای بلاگری شاهد پدیدهای جدید بهنام مامابلاگرها هم هستیم. افرادی که در فضای عمومی مواردی را بدون فیلتر لازم و بیپروا مطرح میکنند که عموما در جامعه قبح دارد. موضوعاتی که برای مادران شاید لازم باشد اما این موارد در جلسات مربوط به مادران و کلاسهای مربوط به آنان باید مطرح شود و نه در رسانههای عمومی. بعضا این افراد سعی میکنند با پوشش تولیدمحتوای آموزش در حوزه مسائل خصوصی زناشویی جلب توجه کنند و دیده شوند و از همین رو کارهای منافی عفت عمومی انجام میدهند.
نسخهای واحد برای همه
برخی توصیهها و تجویزهای بلاگرهای سلامت، در پست و استوریهایشان بدون دریافت شرححال درست از بیماران ارائه میشود و برای همه یک نسخه واحد میپیچند. دکتر اکرم فلاح، متخصص طب ایرانی در گفتوگو با جامجم هم با اشاره به ورود افراد مختلف و با هر مقداراطلاعات درحوزه سلامت میگوید:«حوزه سلامت یکی ازبخشهای گسترده درهمه زمینههاست و نمیشود بهراحتی در هر زمینهای اظهار نظر داد.هر فردی برای خود یک درمان خاص دارد؛ اما در برخی مواقع عدهای بدون گرفتن شرححال وارد این زمینه میشوند و نظر میدهند. گاهی این اطلاعات کم به ایجاد آسیبهایی برای افراد منجر میشود.» این موضوع درحالیاست که به تاکید متخصصان، مصرف برخی داروها و مکملها برای بسیاری از افراد ضرورتی ندارد و بدون انجام آزمایش هم نباید هیچ ویتامینی وارد بدن شود، چراکه برخی توصیههای درمانی هم میتواند به تشدید بیماری یا تعویق در روند درمان منجر شود. حالا چه برسد توصیه برخی از این بلاگرها به سقط جنین!
مصائب بلاگرپزشکان
برخی بلاگرهای بهاصطلاح متخصص هم هستند که با استفاده از گیاهان دارویی به درمانهایی همچون ناباروری دست میزنند و گاهی هم خود را پزشک معرفی میکنند. با وجود اینکه بهصورت رسمی آماری از تعداد آنها وجود ندارد، اما آذرماه سال گذشته داوود معظمیگودرزی، رئیس پلیس فتای پایتخت ضمن هشدار نسبت به فعالیت این افراد خبر از پروندهای داد که در آن افرادی غیرپزشک خود را پزشک حاذق معرفی کرده و برای کارشان نیز تبلیغ راه انداخته بودند؛ بلاگرپزشکان یا بهاصطلاح پزشکنماها که گویا نیازی هم به دانشگاهرفتن و قسم بقراط ندارند و فقط فعالیتشان منوط به ساخت یک حساب کاربری و کمی اعتمادبهنفس است تا برای همگان یک نسخه واحد بپیچند. البته دکتر اکرم فلاح هم به ما میگوید: «حتی پزشکان و حکیمان ما که سالها مشغول درسخواندن بودند هم یک درمان را بهصورت قطعی ارائه نمیکنند، اما برخی از همین بلاگرها پا فراتر گذاشتهوتنهامسائل مالی رامدنظر قرارمیدهند.ازطرفی درصفحاتشان به بزرگنمایی نتایجدرمانیایکه انجام دادند میپردازند.» بههرحال باید روشهایی وجود داشته باشد تا افراد متخصص و غیرمتخصص در شبکههای اجتماعی با صدور یک نماد اعتماد از سوی وزارت بهداشت یا نظامپزشکی برای مخاطبان در شبکههای اجتماعی مشخص شود.